معاون اول در ایامی که هنوز انتصاب های دولت به سرانجام نرسیده است و برنامه ها و راهبردهای دولت چهاردهم تبیین نشده است صحبت از گرانی بنزین را به میان آورده است این در حالیست که
به گزارش صنعت مالی، عارف معاون اول رئیس جمهور در اولین اظهارات خود در مورد بنزین گفت کار عاقلانهای نیست که با دلار، بنزین از کشورهای دیگر وارد کنیم و با قیمت 1500 تومان در داخل به فروش برسانیم این اظهارات در حالی بیان شد که هیچکدام از پارامترهای اقتصادی ایران با کشورهای دیگر تناسبی ندارد و کارگر ایرانی نسبت به سایر کشورها 14 برابر کمتر حقوق می گیرد و قیمت خودرو در کشورهای دیگر نیز قابل مقایسه با ایران نیست.
اظهارات معاون اول کاملا درست است و تقریبا همه کارشناسان اقتصادی معتقدند قیمت بنزین و حتی سایر کالاهایی که یارانه دولتی شامل آن ها می شود باید واقعی شوند و با شیبی ملایم یارانه تخصیصی به این دسته از کالاها (منهای کالاهای اساسی و آنهایی که با سلامت مردم مرتبط است) حذف شود؛ اما موضوعی که مردم نمی توانند بپذیرند این است که حقوق ایرانی ها با گرانی بنزین تناسبی ندارد و شرایط حقوق و دستمزدها هیچگونه همخوانی با افزایش قیمت بنزین ندارد.
اولین و مهمترین نگرانی و دغدغه مردم بحث های معیشتی و اقتصادی است موضوعی که سالها است مورد تاکید رهبر انقلاب نیز واقع شده است ایشان در اولین جلسه ای که با اعضای کابینه دولت چهاردهم داشتند در مورد اولویت های مورد انتظار از دولت چهاردهم گفتند: ببینید اولویّتها چیست بعضی از اولویّتها مربوط به مسائل فوری است باید اینها را داخل جامعه به یک شکلی به صورت مناسبی حل کرد؛ مسئلهی گرانی، تورّم و امثال اینها.
معیشت و اقتصاد سالها است عمده نگرانی خانواده های ایرانی است حقوق و دستمزدها تناسب چندانی با هزینه های زندگی مردم ندارد و بخش زیادی از جمعیت کشور با حقوق کارگری و کارمندی که به زحمت کفاف هزینه های زندگی را میدهد روزگار می گذرانند. دراین بین انتظار مردم این است که یا هزینه های مرتبط با زندگی شان به نحوی کاهش یابد یا حقوق و دستمزدها به شکل محسوسی افزایش یابد از این رو صحبت از گرانی بنزین با علم به اینکه در همه جای دنیا چنین است باری مضاعف روی دوش خانواده ها می نهد.
مردم انتظارشان این است که افزایش قیمت بنزین و سوخت و انرژی های دیگر تناسبی با وضعیت اقتصادی شان داشته باشد نه اینکه حقوق ایشان در میانه سال تغییری نداشته باشد و به جای آن باید منتظر افزوده شدن مابه التفاوت گران شدن بنزین به هزینه های زندگی خود باشند.
برخی از مسئولین هم در توجیه ضرورت افزایش قیمت بالای بنزین قیمت بالای آن در کشورهای دیگر را یادآوری می کنند. درحالیکه باید گفت اگرچه قیمت بنزین در ایران قابل مقایسه با کشورهای دیگر نیست و فاصله چشم گیری بین مبلغ هر لیتر بنزین در ایران با کشورهای دیگر است اما باید دید قیمت خودرو و دستمزدها در همین کشورها چه اختلاف چند برابری با داخل دارد.
به عنوان مثال: قیمت یک دستگاه تویوتا کرولا کارکرده درکشور امارات حدود 15 هزار دلار یعنی حدود 850 میلیون تومان است در حالی که قیمت این خودرو در ایران حدود 1 میلیارد و 700 میلیون تومان است. قیمت یک دستگاه سانتافه کارکرده مدل 2020 در دوبی حدود دو میلیارد و 300 میلیون تومان است همین خودرو در بازار داخل ایران حدود 4 میلیارد تومان است.
قیمت خودرو در کشورهای دیگر همسایه ایران نیز فاصله قابل ملاحظه ای با محصولات داخلی دارند. مثلا در کشور گرجستان که از جمهوری های تازه استقلال یافته شوروی سابق است قیمت های خودرو باورنکردنی است در گرجستان با قیمت یک دستگاه خودروی 207 که حدود یک میلیارد تومان در داخل ایران خرید و فروش می شود می توان به راحتی بهترین خودروهای خارجی را خریداری کرد.
قیمت یک فراری مدل 2014 در گرجستان حدود 500 میلیون تومان است. کیا اپتیما 2018 را در این کشور می توان با کمتر از 900 میلیون تومان خریداری کرد.
یک بنز s300 مدل 2010 در کشور گرجستان هم قیمت پراید در ایران است و می توان با حدود 7 هزار دلار یعنی حدود 350 میلیون تومان این خودرو را خریداری کرد.
وضعیت حقوق و دستمزدها در ایران نیز فاصله قابل توجهی با کشورهای دیگر دارد. اگر قیمت یک خودروی داخلی را 700 میلیون تومان در نظر بگیرم باتوجه به نرخ حداقل حقوق حدود 7 میلیون تومانی در ایران، یک کارگر ایرانی باید 100 ماه یعنی بیش از 8 سال کار کند تا اگر تورم، قیمت خودرو را افزایش نداده باشد و کارگر نیز همه حقوق خود را پس انداز کرده باشد بتواند یک خودرو ایرانی را خریداری کند درحالیکه در کشورهای دیگر یک کارگر با چند ماه کارکردن قادر است به راحتی خودرویی که می خواهد را خریداری کند.
به عنوان مثال در آمریکا یک خودروی کارکرده بی ام دبلیو ایکس 5 مدل 2013 با قیمت حدود 500 میلیون تومان قیمت گذاری شده است یعنی کمی بیشتر از قیمت پراید در ایران!!
حقوق و دستمزدها در کشورهای دیگر هم فاصله زیادی با سطح حقوق در ایران دارد. در کشور آلمان ساعتی 12 یورو به یک کارگر حقوق پرداخت می شود. یعنی ماهیانه 1920 یورو. یک کارگر آلمانی که هفته ای 40 ساعت کار می کند 18 برابر یک کارگر ایرانی و حدود 127 میلیون تومان حقوق دریافت می کند.
در فرانسه و استرالیا نیز هر کارگر به طور متوسط 13 دلار حقوق می گیرد که اگر با دلار 55 هزار تومانی حساب کنیم حقوق این کارگر در ماه از 170 میلیون تومان فراتر می رود.
حقوق یک کارگر عمانی در ماه 600 ریال است که از قرار هر ریال عمانی 155 هزار و 200 تومان، نزدیک به 100 میلیون تومان به پول ما حقوق دریافت می کند.
همه این داده ها نشان می دهد که فاصله زیادی بین قیمت خودرو، بنزین و دستمزدهای کارگر و خانواده های ایرانی با کشورهای دیگر دارد بنابراین اینکه مسئولین ما هر بار برای گرانی قیمت بنزین، قیمت آن با سایر کشورها را ملاک قرار می دهند قیاس مع الفارقی است که تناسبی با سایر پارامترهای اقتصادی ایران ندارد.
هفته ها و ماه های اخیر دوره پر التهابی در کشور بود. حادثه سقوط هلی کوپتر رئیس جمهور دولت سیزدهم و شهادت شهید رئیسی و تعدادی از مسئولین، دوره حدود 50 روز اداره قوه مجریه به سرپرستی معاون اول رئیس جمهور و برگزاری انتخابات در دو مرحله و نهایتا انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور دولت چهاردهم ازمهمترین اتفاقات بیش از دو ماه اخیر بود.
دولت پزشکیان با چالش های متعددی در کشور روبرو خواهد بود. حل مشکل تورم و گرانی و رسیدگی به معیشت مردم از مهمترین چالش های پیش رو است. دراین بین سخن گفتن از گرانی بنزین که توسط معاون اول رئیس جمهور بیان شد اقتضائاتی دارد که بدیهی ترین آن درنظر گرفتن افکار عمومی است.
کاملا روشن است که دولت چهاردهم و تصمیم گیرندگان آن می بایست پس از مشخص کردن راهبردهای دولت و اظهاراتی امیدوارکننده، برای آزاد کردن قیمت بنزین تدبیری کنند نه اینکه در ایامی که انتصاب های دولت هنوز به سرانجام نرسیده است صحبت از گرانی بنزین شود!
مع الوصف می طلبد تا دولت جدید ضمن مشخص کردن برنامه های راهبردی مشخص به جای بالا بردن هزینه های زندگی و فشار مضاعف به خانواده های ایرانی شرایطی فراهم نماید تا حس امیدواری بیشتری به جامعه ایرانی تزریق شود.