انس طلا
4,162 دلار
0,09% (3 دلار)
1404/09/06 11:48
طلای 18 عیار
11,516,900 تومان
+0,17% (20,000 تومان)
1404/09/06 11:48
طلای 24 عیار
15,355,700 تومان
+0,17% (26,700 تومان)
1404/09/06 11:48
طلای آب‌شده نقدی
49,901,000 تومان
+0,46% (227,000 تومان)
1404/09/06 11:48
سکه یک گرمی
17,100,000 تومان
0,00% (0 تومان)
1404/09/06 11:13
ربع سکه
35,700,000 تومان
+0,56% (200,000 تومان)
1404/09/06 11:00
نیم سکه
61,800,000 تومان
+0,49% (300,000 تومان)
1404/09/06 11:00
سکه امامی
118,980,000 تومان
0,18% (215,000 تومان)
1404/09/06 11:48
سکه بهار آزادی
113,495,000 تومان
+0,30% (335,000 تومان)
1404/09/06 11:48
انس طلا
4,162 دلار
0,09% (3 دلار)
1404/09/06 11:48
طلای 18 عیار
11,516,900 تومان
+0,17% (20,000 تومان)
1404/09/06 11:48
طلای 24 عیار
15,355,700 تومان
+0,17% (26,700 تومان)
1404/09/06 11:48
طلای آب‌شده نقدی
49,901,000 تومان
+0,46% (227,000 تومان)
1404/09/06 11:48
سکه یک گرمی
17,100,000 تومان
0,00% (0 تومان)
1404/09/06 11:13
ربع سکه
35,700,000 تومان
+0,56% (200,000 تومان)
1404/09/06 11:00
نیم سکه
61,800,000 تومان
+0,49% (300,000 تومان)
1404/09/06 11:00
سکه امامی
118,980,000 تومان
0,18% (215,000 تومان)
1404/09/06 11:48
سکه بهار آزادی
113,495,000 تومان
+0,30% (335,000 تومان)
1404/09/06 11:48
کد خبر : 76919
علم و فناوری پنجشنبه 6 آذر 1404 - 8:52 زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
کپی شد!
0
در گفت‌و‌گی تفصیلی ممبینی با صنعت مالی بررسی شد

بازخوانی نقش بازار سرمایه ایران در عصر نوسان، تورم و تحول فناورانه

کمیته تسهیل کسب و کارهای اقتصاد دیجیتال

صنعت مالی، تحول نظام آموزش عالی دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا و رشد کشورها در عصر اقتصاد دیجیتال است.

جهان از دوران آموزش خطی و مدرک‌محور عبور کرده و وارد مرحله‌ای شده‌است که در آن دانش، فناوری، و سیاست در قالب یک اکوسیستم واحد عمل می‌کنند.
در این میان، نقش دانشگاه‌ها از نهاد انتقال دانش به نهاد خلق ارزش، تصمیم و آینده تغییر یافته‌است.

در ایران نیز، چالش بزرگ آموزش عالی این است که خروجی آن غالباً با نیازهای واقعی اقتصاد و حکمرانی هم‌راستا نیست.

همین شکاف میان «دانش» و «کارکرد» موجب شده نسل جدیدی از دانشگاه‌ها در سطح جهانی شکل بگیرد، دانشگاه‌هایی که نه در حاشیه جامعه، بلکه در قلب تصمیم‌سازی اقتصادی و فناورانه فعالیت می‌کنند.

حسین ممبینی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و و رئیس اندیشکده راهبردی فناوری‌های مالی و اقتصادی معمار و مسئول تأسیس دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی در گفت‌و‌گو با خبرنگار صنعت مالی با تمرکز بر اقتصاد دیجیتال، از فلسفه طراحی این مدل جدید سخن می‌گوید؛ مدلی که هدف آن بازآفرینی نقش دانشگاه در عصر دیجیتال و پیوند دوباره علم، سیاست و اقتصاد است.

صنعت مالی: شما بارها از «دانشگاه نسل چهارم» سخن گفته‌اید. برای آغاز بحث، لطفاً بفرمایید این مفهوم دقیقاً به چه معناست، و چرا در شرایط کنونی ایران ایجاد چنین مدلی ضروری شده‌است؟

ممبینی: پرسش بسیار مهمی است، چراکه ما بدون درک سیر تاریخی دانشگاه‌ها نمی‌توانیم جایگاه امروز خود را درست بشناسیم.

دانشگاه، برخلاف تصور عمومی، یک نهاد ایستا نیست؛ بلکه ساختاری تاریخی است که در هر دوره، متناسب با نیاز جامعه بازتعریف می‌شود.

به‌طور خلاصه، می‌توان چهار نسل دانشگاه را بر اساس مأموریت و نسبت آن با جامعه تعریف کرد:

نسل دانشگاه محور مأموریت ویژگی اصلی نسبت با جامعه

نسل اول: آموزش‌محور انتقال دانش و تربیت نیروی اداری استادمحور و متنی جدا از صنعت و دولت

نسل دوم: پژوهش‌محور تولید علم و نظریه مقاله‌محور تعامل محدود با صنعت

نسل سوم: کارآفرین تجاری‌سازی علم و فناوری نوآوری‌محور پیوند اولیه با بازار

نسل چهارم: شبکه‌ای و سیاست‌محور خلق ارزش از تعامل میان علم، سیاست، فناوری و جامعه

اکوسیستمی و داده‌محور دانشگاه در مرکز توسعه ملی

تحول از نسل سوم به چهارم در جهان، نتیجه‌ی سه پدیده همزمان بود: نخست، دیجیتالی شدن اقتصاد و شکل‌گیری داده به‌عنوان منبع اصلی قدرت؛ دوم، نیاز دولت‌ها به تصمیم‌سازی مبتنی بر علم و سوم، حرکت از نوآوری صنعتی به نوآوری نهادی و اجتماعی.

دانشگاه نسل چهارم دیگر صرفاً آموزش یا پژوهش نمی‌کند؛ بلکه زیرساخت دانشیِ تصمیم‌سازی، سیاست‌گذاری و توسعه پایدار است.

در این پارادایم، خروجی دانشگاه نه مقاله است و نه مدرک، بلکه مدل، سیاست، فناوری و راه‌حل اجتماعی.

در ایران، متأسفانه ما هنوز در مرز بین نسل دوم و سوم هستیم و نظام آموزشی‌مان همچنان محتوامحور است؛ آیین‌نامه‌هایمان بر مبنای کمیت مقاله است، نه کیفیت اثر، در حالی که جهان به سمت داده‌محوری، مسئله‌محوری و ارزش‌محوری حرکت کرده است و این ناهماهنگی ساختاری، ما را از مسیر تحول اقتصادی بازداشته‌است.

من در اندیشکده فناوری‌های مالی و اقتصادی سال‌ها این مسئله را از زاویه سیاست‌گذاری بررسی کردم و به‌وضوح دیدیم که بسیاری از ناکارآمدی‌های اقتصادی کشور، ریشه در نبود زبان مشترک میان علم، سیاست و فناوری دارد.

دانش در دانشگاه تولید می‌شود، سیاست در دولت نوشته می‌شود و فناوری در صنعت توسعه می‌یابد، اما این سه در یک اکوسیستم مشترک کار نمی‌کنند.

بنابراین، مسئله برای من صرفاً تأسیس یک دانشکده نبود، بلکه طراحی یک الگوی نهادی جدید برای بازآفرینی نقش دانشگاه در توسعه ملی بود و دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی با تمرکز بر اقتصاد دیجیتال، تلاشی است برای ساختن یک دانشگاه نسل چهارم ایرانی ـ دانشگاهی که بتواند میان دانش، داده و تصمیم پلی پایدار ایجاد کند.

در این مدل آموزش به فرآیند حل مسئله تبدیل می‌شود، پژوهش به پروژه اثرگذار و دانشگاه به نهاد یادگیرنده و خالق سیاست و فناوری.

به باور من، طراحی دانشگاه نسل چهارم برای ایران دیگر انتخاب نیست؛ پاسخ اجتناب‌ناپذیر به تحولات جهانی است و در عصر هوش مصنوعی، اقتصاد داده و بلاک‌چین، کشوری که نظام آموزشی خود را بازمهندسی نکند، عملاً آینده خود را واگذار کرده‌است.

دانشگاه آینده باید بتواند انسان خلاق، مسئله‌محور و اخلاق‌مدار تربیت کند؛ انسانی که نه صرفاً به‌دنبال شغل، بلکه به‌دنبال حل مسئله ملی باشد.

از همین‌رو، مأموریت من از ابتدا این بود که مدل مفهومی دانشگاه نسل چهارم را از سطح نظری به سطح نهادی و اجرایی بیاورم؛ مدلی که در آن، علم به سیاست متصل می‌شود، و سیاست به ثروت اجتماعی منجر می‌‌شود.
دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی، نقطه شروع این بازآفرینی است.

طراحی دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی به‌عنوان معماری نهادی یادگیرنده

صنعت مالی: در طراحی دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی از مدلی سخن گفته‌اید که «از مسئله تا بازار» را پوشش می‌دهد. لطفاً این معماری نهادی را دقیق‌تر تشریح کنید و بگوید چگونه قرار است دانشگاه در این مدل به‌صورت واقعی با صنعت، جامعه و سیاست پیوند بخورد؟

ممبینی: اگر دانشگاه را همچون یک سیستم زنده در نظر بگیریم، قلب تپنده‌ آن باید تبدیل ایده به اثر باشد؛ یعنی توانایی ترجمه‌ دانش نظری به محصول، فناوری یا سیاست عمومی، اما برای تحقق این هدف، باید ساختار دانشگاه به‌صورت بنیادی بازطراحی شود و ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم خروجی متفاوتی از همان ورودی و فرایند سنتی تولید شود.

بر همین اساس، دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی نه به‌عنوان یک سازمان آموزشی، بلکه به‌عنوان یک معماری نهادی یادگیرنده طراحی شده‌است و این معماری بر چرخه‌ای پنج‌مرحله‌ای استوار است که ما آن را «از مسئله تا بازار» می‌نامیم و این چرخه در واقع مغز عملیاتی دانشگاه نسل چهارم است — مدلی که آموزش، پژوهش و نوآوری را در یک سیستم واحد و پویا ادغام می‌کند.

مرحله اول: شناسایی مسئله از بطن جامعه و صنعت

نقطه آغاز ما، مسئله‌ای است که واقعاً وجود دارد ـ نه مسئله‌ای که صرفاً برای نوشتن پایان‌نامه ساخته می‌شود، به همین منظور، ما با نهادهای شهری، صنایع مادر، بانک‌ها، شهرداری‌ها و سازمان‌های اقتصادی تفاهم‌نامه‌هایی منعقد می‌کنیم تا چالش‌های واقعی خود را در قالب «دعوت به حل مسئله» در اختیار دانشکده قرار دهند و این مرحله، در حقیقت بازتعریف رابطه دانشگاه و جامعه است؛ دانشگاه دیگر منتظر مسئله نمی‌ماند، بلکه خودش مکانیزم دریافت مسئله طراحی می‌کند.

مرحله دوم: تحلیل آکادمیک و مدل‌سازی چندرشته‌ای

در این مرحله، مسئله وارد فضای علمی دانشکده می‌شود و در کلینیک‌های تخصصی، مسئله با استفاده از ابزارهای اقتصاد داده، یادگیری ماشین، علوم رفتاری و نظریه سیستم‌ها تحلیل می‌شود.

تلاش می‌کنیم هر مسئله را از چند زاویه (اقتصادی، فناورانه، حقوقی و اجتماعی) بازبینی کنیم تا راه‌حل نه تک‌بعدی، بلکه سیستمی باشد و خروجی این مرحله، یک «چارچوب سیاستی یا فناورانه» است؛ در واقع، نظریه در اینجا نقش نقشه‌ی راه دارد، نه نقطه پایان.

مرحله سوم: تبدیل دانش به پروژه و محصول

در این فاز، دانشجویان و استادان در قالب تیم‌های میان‌رشته‌ای، وارد فرآیند طراحی و خلق ارزش می‌شوند و اگر پروژه فناورانه باشد، در Innovation Lab مرکز نوآوری دانشکده توسعه می‌یابد و مسیر طراحی نمونه اولیه (Prototype) را طی می‌کند؛ اگر پروژه از نوع سیاستی یا اقتصادی باشد، در قالب Policy Sandbox آزمایشی با نهادهای دولتی اجرا می‌شود.

در هر دو حالت، دانشگاه نقش «تسریع‌کننده یادگیری» دارد — نه صرفاً محل نظریه‌پردازی.

مرحله چهارم: اتصال به شبکه صنعت، دولت و سرمایه

این همان نقطه‌ای است که دانشگاه از درون به اکوسیستم اقتصاد دیجیتال متصل می‌شود.
در این مدل، ما سه نوع پیوند نهادی طراحی کرده‌ایم:

1️⃣ قراردادهای پژوهشی و توسعه‌ای با بنگاه‌ها برای حل چالش‌های مشخص صنعتی،
2️⃣ پروژه‌های مشترک سیاستی با نهادهای حاکمیتی برای ارزیابی سیاست‌های نو،
3️⃣ شبکه سرمایه‌گذاری دانشگاهی شامل صندوق‌های خطرپذیر و مراکز نوآوری، برای تأمین مالی پروژه‌های دانش‌بنیان.

هدف این است که دانشکده در حلقه‌ای بسته نماند، بلکه در زنجیره ارزش ملی ادغام شود.

مرحله پنجم: ورود به بازار و سنجش اثر اجتماعی

در مرحله نهایی، محصول یا سیاست توسعه‌یافته باید به میدان واقعی وارد شود. برای پروژه‌های فناورانه، این به معنای تأسیس شرکت‌های نوآور است — نه الزاماً استارت‌آپ‌های تجاری کوچک، بلکه گاه شرکت‌های میان‌رشته‌ای با مأموریت حل مسئله ملی (مثلاً در حوزه شهر هوشمند، سلامت دیجیتال، یا آموزش مالی).

در پروژه‌های سیاستی، این مرحله به تصویب آزمایشی و ارزیابی سیاست در نهادهای تصمیم‌گیر می‌انجامد.

نکته مهم این است که چرخه در اینجا پایان نمی‌یابد؛ اثر پروژه در جامعه سنجیده و بازخورد آن دوباره به مرحله اول برمی‌گردد و این همان معنای واقعی دانشگاه یادگیرنده‌است.

از دید من، این مدل سه تفاوت بنیادین با ساختار سنتی دانشگاه دارد: محور تمایز دانشگاه سنتی دانشگاه نسل چهارم (مدل ما)، منطق آموزش محتوامحور و واحدی مسئله‌محور و پروژه‌ای، نسبت با صنعت ارتباط بعد از آموزش مشارکت در طول آموزش و شاخص ارزیابی تعداد مقاله و پایان‌نامه میزان اثر اقتصادی–اجتماعی پروژه‌ها.

برای اینکه این چرخه در عمل زنده بماند، ساختار سازمانی دانشکده نیز بر اساس کلینیک‌های تخصصی میان‌رشته‌ای طراحی شده‌است.

هر کلینیک، یک حوزه مأموریتی دارد — مثلاً «کلینیک سیاست‌گذاری اقتصاد دیجیتال»، «کلینیک نوآوری مالی»، یا «کلینیک شهر هوشمند و داده باز».
در هر کلینیک، تیم‌ها ترکیبی از استاد، دانشجو، منتور صنعتی و تحلیلگر سیاست هستند و این ساختار شبیه به یک زیست‌بوم نوآوری در مقیاس دانشگاهی عمل می‌کند.

ما درواقع در حال طراحی دانشگاهی هستیم که نه در خدمت آموزش گذشته، بلکه در خدمت آینده توسعه ملی است و دانشگاه نسل چهارم، دانشگاهی است که می‌تواند تفکر فناورانه را به تصمیم سیاستی و محصول اقتصادی تبدیل کند ـ و این همان مسیری است که دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی با دقت، قدم‌به‌قدم در حال پیمودن آن است.

صنعت مالی: در عنوان دانشکده‌ای که در حال طراحی آن هستید، عبارت «با تمرکز بر اقتصاد دیجیتال» نقش محوری دارد، چرا اقتصاد دیجیتال را به‌عنوان هسته‌ی مفهومی و نه صرفاً یک رشته انتخاب کردید و این انتخاب چه تأثیری بر برنامه آموزشی و فلسفه وجودی دانشکده دارد؟

ممبینی: انتخاب اقتصاد دیجیتال، یک انتخاب تاکتیکی یا مد روز نیست؛ یک انتخاب تمدنی است.
در قرن بیست‌ویکم، اقتصاد دیگر بر محور زمین، نیروی کار یا سرمایه فیزیکی نمی‌چرخد؛ بلکه بر محور داده، هوش و شبکه می‌چرخد.

اقتصاد دیجیتال یعنی جایی که «دانش»، «فناوری» و «اعتماد نهادی» منبع خلق ارزش هستند، بنابراین، اگر دانشگاه قرار است در این جهان نقش‌آفرینی کند، باید خودش بخشی از این منطق شود ـ نه آموزش‌دهنده‌ی اقتصاد دیجیتال، بلکه تجسم نهادی آن.

دانشگاه نسل چهارم محیط خلق دانش و ارزش است

 صنعت مالی: در مدل طراحی دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی، «مرکز نوآوری Innova Haven» یکی از اجزای اصلی است و این مرکز دقیقاً چه جایگاهی در ساختار دانشکده دارد و چه نقشی در تحقق مفهوم دانشگاه نسل چهارم ایفا می‌کند؟

ممبینی: در نگاه ما، Innova Haven قلب تپنده‌ دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی است؛ جایی که ایده‌ها از سطح حرف و نظریه عبور می‌کنند و به تجربه و عمل تبدیل می‌شوند.

این مرکز فقط یک ساختمان یا فضای کاری نیست، بلکه زیرساخت یادگیری و نوآوری دانشکده است؛ جایی که آموزش، پژوهش و ارتباط با صنعت در یک مسیر واحد به‌هم می‌رسند.

دانشگاه نسل چهارم دیگر محل انتقال دانش نیست، بلکه محیط خلق دانش و ارزش است. Innova Haven همین فلسفه را در عمل محقق می‌کند: فضایی برای یادگیری از طریق انجام پروژه‌های واقعی، آزمایش ایده‌ها و شکل‌دادن به راه‌حل‌های قابل اجرا برای صنعت، شهر و جامعه.

محورهای اصلی فعالیت Innova Haven

۱️⃣ هم‌آفرینی و یادگیری مسئله‌محور:

در این بخش، استادان، دانشجویان و فعالان صنعتی کنار هم روی چالش‌های واقعی کار می‌کنند. هر درس یا پروژه به یک تیم میان‌رشته‌ای تبدیل می‌شود که هدفش حل یک مسئله عینی است.

۲️⃣ آزمایشگاه نوآوری و سیاست‌گذاری:

در اینجا مدل‌های فناورانه و سیاستی در حوزه‌هایی مانند اقتصاد دیجیتال، فین‌تک، بلاک‌چین و حکمرانی داده طراحی و آزمایش می‌شوند. این بخش پیوند مستقیمی با کلینیک‌های تخصصی دانشکده دارد و نتیجه‌ی پژوهش‌ها را به سیاست‌ها و محصولات قابل استفاده تبدیل می‌کند.

۳️⃣ مرکز تحلیل و ارائه تصمیم:

آخرین حلقه، جایی است که نتایج پروژه‌ها بررسی، تحلیل و برای ارائه به صنعت، دولت ‌ها یا نهادهای تصمیم‌گیر آماده می‌شود، در واقع، اینجا نقطه‌ی اتصال دانشکده با محیط واقعی کشور است.

منطق اداره و پیوند درون‌دانشکده‌ای

Innova Haven با ساختاری شبکه‌ای و پروژه‌محور اداره می‌شود و به‌جای نظام‌های سنتی اداری، هر پروژه یک «تیم نوآوری» دارد که مسئولیت، تصمیم و نتیجه‌ی کارش مشخص است. این تیم‌ها با حمایت شورای راهبردی دانشکده فعالیت می‌کنند و مسیر ایده تا اثر آن‌ها پیوسته رصد می‌شود.
در این الگو، ما از مفهوم حکمرانی پویا استفاده کرده‌ایم؛ یعنی مدیریت بر پایه‌ی یادگیری مداوم و تصمیم‌گیری داده‌محور.

نقش در مأموریت دانشکده

Innova Haven ابزار تحقق سه مأموریت کلیدی دانشکده است: آموزش نیروی انسانی برای اقتصاد دیجیتال از طریق تجربه واقعی، توسعه فناوری و سیاست‌گذاری نوآورانه با رویکرد میان‌رشته‌ای و ایجاد پل ارتباطی پایدار میان دانشگاه، صنعت و جامعه.

در این مرکز، هر کلینیک تخصصی — از «اقتصاد داده و سیاست‌گذاری هوشمند» گرفته تا «نوآوری مالی» — پروژه‌های خود را به مرحله‌ی اجرا می‌رساند. به‌زبان ساده، Innova Haven جایی است که ایده‌های دانشکده به زندگی وارد می‌شوند.

نتیجه

هدف ما از ایجاد این مرکز آن است که دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی به نمونه واقعی یک دانشگاه نسل چهارم ایرانی تبدیل شود؛ دانشگاهی که خودش بخشی از اقتصاد دیجیتال است، نه صرفاً آموزش‌دهنده‌ی آن.

اگر آموزش مغز دانشکده باشد و پژوهش ستون فقرات آن، Innova Haven قلب آن است — جایی که خون نوآوری، یادگیری و تصمیم در سراسر پیکره‌ی دانشکده جریان پیدا می‌کند و آن را زنده نگه می‌دارد.

صنعت مالی: تجربه شما در طراحی دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی نشان می‌دهد که چنین تحولی بدون چالش نیست، در مسیر شکل‌گیری این مدل جدید، با چه مقاومت‌ها یا دشواری‌هایی مواجه شدید، چگونه با آن‌ها برخورد کردید و آینده این مسیر را در چارچوب دانشگاه آزاد اسلامی چگونه می‌بینید؟

ممبینی: طبیعی است که هر تغییری، به‌ویژه در ساختارهای آموزشی، با مقاومت روبه‌رو شود.
وقتی بخواهیم از مدل سنتیِ آموزش محتوامحور به الگوی یادگیری مسئله‌محور و میان‌رشته‌ای حرکت کنیم، در واقع در حال جابه‌جا کردن «منطق عمل» دانشگاه هستیم و این جابه‌جایی، هم نیاز به زمان دارد و هم نیاز به درک نهادی.

در مسیر طراحی و راه‌اندازی دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی، ما با سه سطح اصلی از چالش روبه‌رو بودیم: ذهنی، اداری و هماهنگی نهادی.

چالش ذهنی و فرهنگی

بزرگ‌ترین مانع، ذهنیت سنتی نسبت به مأموریت دانشگاه است و در ذهن بسیاری از مدیران و حتی استادان، دانشگاه هنوز با معیارهای نسل دوم تعریف می‌شود: تولید مقاله، حفظ چارچوب‌های آموزشی و تکرار الگوهای ثابت، اما دانشگاه نسل چهارم به نهاد «طراحی آینده» تبدیل می‌شود.

برای تغییر این نگاه، ما سعی کردیم با گفت‌وگو، تجربه عملی و مستندسازی پروژه‌های واقعی، این تحول را ملموس کنیم و وقتی نتایج واقعی دیده می‌شود، مقاومت هم به‌تدریج جای خود را به همکاری می‌دهد.

چالش اداری و آیین‌نامه‌ای

ساختار فعلی آموزش عالی برای دانشگاه‌های نسل دوم نوشته شده‌است؛ بنابراین اجرای طرح‌هایی مانند آموزش پروژه‌محور، مالکیت مشترک خروجی‌ها یا همکاری بین‌دانشکده‌ای، در چارچوب‌های موجود همیشه آسان نیست.
ما راه مقابله را در حرکت گام‌به‌گام دیدیم: ابتدا اجرای پایلوت، سپس مستندسازی نتایج و در نهایت ارائه مدل اصلاح‌شده برای تصویب رسمی. به‌جای برخورد تقابلی، مسیر را «یادگیری نهادی» طراحی کردیم؛ یعنی اصلاح از درون ساختار، نه از بیرون آن.

چالش هماهنگی میان رشته‌ها و واحدها

دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی ذاتاً میان‌رشته‌ای است؛ بنابراین نیاز داشتیم ارتباطی واقعی میان گروه‌های مختلف علمی، کلینیک‌ها و نهادهای اجرایی برقرار کنیم.

در ابتدا این هماهنگی دشوار بود، اما به‌مرور با راه‌اندازی مرکز نوآوری Innova Haven و شکل‌گیری پروژه‌های بین‌رشته‌ای، ارتباط‌ها به‌صورت طبیعی ایجاد شد و وقتی مسئله واقعی باشد، همکاری هم واقعی می‌شود.

راهبرد عبور از چالش‌ها

اعتقاد دارم تحول آموزشی نباید با شعار یا ابلاغ‌نامه آغاز شود، بلکه با تجربه موفق و قابل مشاهده باید شکل بگیرد.

در این مسیر، از «اثبات عملی» به‌عنوان ابزار اقناع استفاده کردیم؛ یعنی نشان دادن اینکه می‌توان با همین امکانات موجود، نوع جدیدی از آموزش و پژوهش را تجربه کرد.

دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی در واقع پایلوت یادگیری نهادی دانشگاه آزاد اسلامی است؛ جایی برای آزمودن، اصلاح و تکامل مدل آینده آموزش در چارچوب دانشگاه.

نقش اندیشکده در پشتیبانی فکری

اندیشکده فناوری‌های مالی و اقتصادی نقش «حافظ تجربه» و «پشتوانه نظری» این مسیر را دارد.
تمام مراحل طراحی، اجرا و ارزیابی در اندیشکده تحلیل و ثبت می‌شود تا این مسیر فقط یک تجربه اجرایی نباشد، بلکه تبدیل به دانش و الگوی قابل انتقال برای سایر واحدها شود.
در واقع، اندیشکده و دانشکده دو بال یک مأموریت‌اند: یکی فکر می‌سازد، دیگری عمل می‌کند.

افق آینده در دانشگاه آزاد اسلامی

به نظر من، این مدل در گام نخست باید در چارچوب دانشگاه آزاد اسلامی تثبیت شود و اگر بتوانیم این الگو را به‌صورت مستند و تدریجی پیش ببریم، در چند سال آینده، دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی می‌تواند به الگوی رسمی طراحی آموزش نوین در دانشگاه آزاد تبدیل شود ـ دانشگاهی که در آن، استاد طراح یادگیری است، دانشجو همکار در حل مسئله و آموزش بستری برای خلق تصمیم، سیاست و ارزش اجتماعی.

بی‌تردید، این مسیر بدون همراهی و نگاه علمی مدیریت ارشد دانشگاه، دشوارتر می‌بود. خوشبختانه با رویکرد جدید، علمی و آینده‌نگر ریاست عالیه دانشگاه آزاد اسلامی ـ که خود از استادان برجسته و چهره‌های علمی کشورند ـ فضای تازه‌ای برای نوآوری و نوسازی در آموزش عالی شکل گرفته‌است.

این نگاه دقیق و حمایتی، مسیر طراحی دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی را بسیار هموارتر کرد و فرصت داد تا ایده دانشگاه نسل چهارم در محیط واقعی دانشگاهی آزموده شود.

از این‌رو، صمیمانه از ریاست دانشگاه جناب آقای دکتر رنجبر و مجموعه مدیران فرهیخته دانشگاه که با ذهنی باز، درک عمیق از تحولات جهانی و اعتماد به نسل جدید دانشگاهیان، این مسیر را ممکن ساختند، سپاسگزاری می‌کنم.

به باور من، همین نگاه علمی و آینده‌نگر است که می‌تواند دانشگاه آزاد اسلامی را در جایگاهی تازه از اثرگذاری علمی و اجتماعی قرار دهد ـ دانشگاهی که نه‌فقط آموزش می‌دهد، بلکه آینده را طراحی می‌کند.

 

حسین بوذری

مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمی‌شوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ عنوان پذیرفته نمی‌شوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *