4 آذر , 1403

کد خبر : 22124
تیتر یک پنجشنبه 17 خرداد 1403 - 19:04 زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

بزرگترین دشمن آمریکا 35 تریلیون دلار بدهی است نه چین و روسیه!

آیا اقتصاد آمریکا در حال فروپاشی است؛ این پرسشی است که اکثر تحلیلگران اقتصادی دنیا در سالهای گذشته به آن رسیدند.

به گزارش صنعت مالی، دولت آمریکا در سال جاری با کسری 1.5 تریلیون دلاری مواجه است. علاوه براین ایالات متحده یک بدهی معوقه به ارزش 35 تریلیون دلار را نیز با خود یدک می کشد. به این اعداد باید 1 تریلیون دلار بهره بدهی در طول سال جاری را نیز افزود.
کافی است این بدهی ها با کنار گذاشتن دلار آمریکا از بازارهای مالی دنیا همزمان شود و یا رقیبی برای جایگزینی دلار در معاملات بین المللی پیدا شود آن وقت است که پاسخ سوال مطرح شده شکل واقعی به خود می گیرد و می توان گفت چیزی به سقوط سیستم مالی ایالات متحده نمانده است.

بریکس بلای جان آمریکا

بلوک بریکس، متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، به تدریج به عنوان یک اتحاد تجاری اقتصادی و مالی مهم ظاهر می شود و نظم اقتصادی جهانی تحت سلطه ایالات متحده را به چالش می کشد.
از لحاظ تاریخی، ایالات متحده تسلط اقتصادی خود را از طریق نقش مرکزی خود در تجارت بین‌الملل، وضعیت خود به عنوان یک طلبکار خالص پس از جنگ جهانی، و موقعیت دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره اولیه حفظ کرده است. با این حال، تحولات ژئوپلیتیکی و اقتصادی اخیر، مانند انعطاف‌پذیری روسیه در برابر تحریم‌های غرب و تلاطم اقتصادی ایالات متحده پس از کووید-19، آسیب‌پذیری‌های اقتصاد ایالات متحده را برجسته کرده است.
افزایش بدهی ملی و کسری بودجه آمریکا این چالش ها را بیشتر کرده است. با افزایش نفوذ بریکس، یک تهدید بالقوه برای تسلط بر دلار آمریکا شکل گرفته است که می تواند پیامدهای شدیدی بر ثبات اقتصادی آمریکا و جایگاه جهانی این کشور داشته باشد.

چیزهای بزرگ شروع کوچکی دارند!

در فیلم پرومتئوس محصول 2012، پیش درآمدی بر بیگانه ساخته ریدلی اسکات در سال 1979، یکی از شخصیتهای اصلی، مایکل فاسبندر، به جنینی از هیولای نمادین نگاه می کند و به طعنه میگوید: “چیزهای بزرگ شروع کوچکی دارند.” .. همین را می توان در مورد بلوک های تجاری در حال رشد مثل بریکس هم گفت. بریکس دارد کم کم تبدیل به نمادی می شود که میتواند اقتصادی های بزرگ دنیا را به خود جذب کند.
بریکس مخفف «برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی» است. بسیاری در غرب به بریکس و ایده شکل گیری آن حمله کرده‌اند.
با این حال بریکس درست مانند جنین یک هیولا به آرامی در حال تبدیل شدن به یک خنجر مالی و اقتصادی است که قلب کشورهایی چون آمریکا و غرب را هدف قرار داده است.

آمریکا و توهم تسلط اقتصادی بر جهان

آمریکایی ها در اواسط قرن بیستم موقعیتی را در مرکز تجارت بین المللی به دست آوردند. پس از جنگ جهانی اول، ایالات متحده تبدیل به یک طلبکار برای بقیه قدرت های جهان شد. آنها در پایان جنگ جهانی دوم سعی کردند تا موقعیت امپراتوری بریتانیا در اقتصاد جهانی را نیز تضعیف کنند.
علاوه بر این ایالات متحده تداوم تسلط اقتصادی خود را در طول قرن بیستم با انزوا و مهار رقیب اصلی خود در جنگ سرد، یعنی اتحاد جماهیر شوروی، تضمین کرد. اتحاد جماهیر شوروی در آن سالها از نظر اقتصادی از سایر نقاط جهان جدا شده بود. شوروی نمی توانست در درازمدت با آمریکایی ها رقابت کند. علاوه بر این، در طول این مدت، ایالات متحده تلاش کرد تا ارز خود را به ارز اول در مبادلات مالی جهان تبدیل کند.
نفت در آن سالها چون الان با دلار آمریکا معامله می شد و واحد پول آمریکا بیش از قبل قدرتمند شد. از آنجایی که فدرال رزرو می‌توانست هر زمان که نیاز داشت، پول خود را چاپ کند ایالات متحده به مرور توانست خود را به حدی برساند که هیچ کشور دیگری در جهان توان رقابت با آن را نداشت. در واقع ایالات متحده بین 15 تا 20 سال امکان آن را یافت تا جلوتر از آنچه که استحقاقش را داشت قرار گیرد.
همه این عوامل شرایطی به وجود آورد تا ایالات متحده به عنوان قدرت اقتصادی برتر در جهان دیگر نگران کسری بودجه خود نبود.
در واقع آن ها می گفتند هر چقدر که دلمان می خواهد می توانیم ولخرجی کنیم. واشنگتن همچنین خود را به این باور رساند تا از جایگاه قدرتمند خود در سیستم مالی جهان برای ساخت سلاح‌های مالی ویرانگر، مانند تحریم‌ها، استفاده کند و به کشورهایی که با آنها مشکل داشت، آسیب برساند.
نهاد سیاست خارجی آمریکا به این امر عادت کرده بود که تحریم ها علیه کشورهایی مانند ونزوئلا یا ایران یا کره شمالی مفید است. تفکر واشنگتن این بود که نیازی به جنگ با کشورهای متخاصم نیست بلکه از اهرم اقتصاد برای فقیر کردن رقبای خود استفاده خواهیم کرد.

آیا اقتصاد آمریکا به زانو درآمده است؟

دولت آمریکا فکر می کرد که در همه زمان ها و نسبت به همه کشورها تحریم ها سودمند است و می تواند قدرت های بزرگی مانند روسیه را نیز تحریم کند اما اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ داد.
پس از پایان شوک اولیه تحریم های غرب، اقتصاد روسیه نه تنها زنده ماند، بلکه شروع به رشد کرد. این اتفاق در کشورهای دیگر هم مثل ایران نیز تکرار شد و آن ها توانستند بعد از تحریم ها بخش زیادی از مشکلات اقتصادی خود را حل کنند.
اقتصاد ایالات متحده پس از کووید 19 با تلاطماتی مواجه شد. قرنطینه های جهانی زنجیره های تامین کالا را از بین بردند. علاوه بر این، هر دو دولت ترامپ و بایدن درگیر غیرمسئولانه‌ترین کسری بودجه در تاریخ آمریکا شدند، کسری بودجه ای که دو عامل مهم موجب آن شد: مبارزه با رکود اقتصادی ناشی از قرنطینه‌ها و تحریک اقتصاد بیمار آمریکا.
در ماه ها و سالهای بعد تورم و نرخ بهره افزایش یافت. قیمت همه چیز غیر قابل قبول شد. آمریکایی‌های طبقه متوسط – ستون فقرات اقتصاد آمریکا – پس از چهار سال در وضعیت بسیار بدتری قرار گرفتند.
با نگاهی به این روندها، بقیه کشورهای جهان به این باور رسیدند که هیچ راهی برای نجات اقتصاد ایالات متحده وجود ندارد.
مخالفان در غرب استدلال می کنند که صرف نظر از هر اتفاقی، ائتلاف بریکس به رهبری چین و روسیه هرگز نمیتواند نظم اقتصادی تحت سلطه ایالات متحده را به چالش بکشد اما بسیاری از صاحب نظران به این باور رسیدند که دیگر اقتصاد ایالات متحده قویترین اقتصاد حال حاضر دنیا نیست.
دلار آمریکا در بازارهای جهانی در حال ضعیف شدن است کسری بودجه گریبان آمریکایی ها را گرفته است. چین، روسیه و بسیاری از کشورهای جهان به از بین بردن سلطه دلار آمریکا فکر می کنند. با این وصف زمان زیادی نمانده است تا اقتصاد ایالات متحده به زانو دربیاید.
هنگامی که این اتفاق می افتد، زندگی در ایالات متحده به سرعت تیره و تار می شود و آمریکا یک شبه از یک ابرقدرت به یک قدرت متوسط در حال افول تبدیل می شود.

منبع: نشنال اینترست

مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمی‌شوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ عنوان پذیرفته نمی‌شوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *