8 آذر , 1403

کد خبر : 35728
اشتغال و رفاه پنجشنبه 8 آذر 1403 - 21:19 زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
کپی شد!
0
طالبی استاد کارآفرینی دانشگاه تهران در گفتگو با صنعت مالی؛

پرورش بوقلمون تعریف ما از کارآفرینی شده است؛ آیا فرصتی برای بازسازی و نجات کسب و کارهای ایرانی باقی‌مانده است؟

کسب و کار و کارآفرینی در ایران وضعیت نگران کننده ای دارد. ایران در رتبه بندی های کسب و کار در رده های خیلی پایین جدول است. کامبیز طالبی استاد دانشگاه تهران می گوید ما برنامه و سیاست در ایران به اندازه کافی داریم اما هیچ موقع برنامه ها توسط دولت ها اجرا نشد و یا به خوبی اجرا نشده است.

به گزارش صنعت مالی، حالِ کسب و کار و کارآفرینی در ایران خوب نیست. اگر بگوییم در حال احتضار است اغراق نکرده‌ایم. رتبه ایران در کارآفرینی از بین 51 کشور جهان، 50 است و در بهبود کسب و کار در جایگاه 127 جهان ایستاده ایم. همه این گزاره ها یعنی چیزی نمانده تا غرق شویم!

با کامبیر طالبی استاد دانشگاه در مورد وضعیت کسب و کار و کارآفرینی در ایران گفت و گویی انجام دادیم. طالبی دکتری مدیریت صنعتی از دانشگاه پونای هند را دارد و در حال حاضر استاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران است.

صنعت مالی: گزارش دفتر دیده‌بان جهانی کارآفرینی نشان می‌دهد در سال 2023 ایران از جهت شاخص‌های کارآفرینی در بین 51 کشور جهان، رتبه 50 را از آن خود کرده است جایگاهی که اصلا خوب نیست. شما علت توسعه نیافتن فرهنگ کارآفرینی در ایران را چه می‌دانید؟

طالبی: سازمان جهانی یا به عبارتی GEM از معتبرترین سازمان‌های تعقیب‌کننده کسب‌ و کارها و کارآفرینی در دنیا هست و ایران هم از سال ۱۳۸۴ عضو این سازمان شد. این سازمان با همکاری بیش از ۵۸ کشور، فعالیت‌های کارآفرینی را در قالب یک مرجع علمی و پژوهشی هر ساله بررسی می کند.

  • عمده‌ترین دلیل عقبگرد ایران در بهبود کسب و کار از سال 1397 به بعد، عدم اجرای سیاست‌ها و برنامه ها است. ما به اندازه کافی برنامه داریم

  • بانک‌های دنیا اینوستمنت هستند یعنی سرمایه گذاری. بانک‌های ما مثل قرن هجدهم انگلستان مرچنت هستند انگار یک سری در بانک ها نشستند و تسهیلات می دهند و سود می گیرند و فقط هم به سودشان فکر می کنند

  • پرورش چند بوقلمون در یک مزرعه! این تعریف ما از کارآفرینی در ایران است در حالیکه کسب و کارهای کارآفرینی پایدار به دنبال اتصال اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی هستند

  • باید به مزیت های نسبی خودمان توجه داشته باشیم اینکه بخواهیم در هر کاری رشد کنیم، غلط است

GEM برای بررسی فعالیت ها شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی، روانشناسی و جامعه شناسی را لحاظ می کند. این آیتم ها مورد تایید بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و سازمان اقتصاد همکاری اروپا است. می خواهم بگویم این شاخص ها علمی است و اینطور نیست که بخواهند سلیقه ای رفتار کنند.

اگر بخواهیم وضعیت کسب و کار در ایران را در طول 10 سال اخیر مورد ارزیابی قرار دهیم از سال 1393 تا سال 1397 ما جایگاه و رتبه خوبی داشتیم. دلایل متعددی هم داشت؛ در آن زمان ثبات نسبی اقتصادی وجود داشت نرخ رشد اقتصادی مثبت شده بود. گشایشی در اعتبارات داخلی و بین‌المللی باز شده بود و اکوسیستم کسب و کار یک مقداری راحت‌تر کار می‌کرد.

ولی از سال ۱۳۹۷ به این طرف به دو دلیل: مطرح شدن بحث بازگشت تحریم‌های ظالمانه و کرونا موجب شد به شدت در این حوزه عقب بنیشینیم. این قضیه نشان می دهد اگر سیاست‌های پایداری در حوزه کارآفرینی می داشتیم  عقب گرد پیش نمی آمد.

کشورهای زیادی در آن سالها درگیر کرونا بودند اما به این خاطر که از زیرساخت مناسبی برخوردار بودند تغییراتی داشتند اما بعد از تمام شدن کرونا دوباره جایگاه خود را احیا کردند اما ما بعد از کرونا روند رشدمان معکوس شد.

عمده‌ترین دلیل آن این است که اکثر سیاست‌ها و برنامه ها و قوانین ما در بخش کسب و کار اجرایی نشد و یا به خوبی اجرا نشده است یعنی مشکلات ما در کشور نداشتن برنامه و سیاست نیست بلکه نداشتن همیّت اجرای درست سیاست ها است.

البته مسائل دیگری هم بود که منجر شد در رتبه بندی های کسب و کار، جایگاه ایران نزولی شود از جمله کاهش فروش نفت و عدم پرداخت تسهیلات توسط بانک‌ها به کسب و کارها بود.

یکی از لازمه های ایجاد هر سیستم کارآفرینی در هر کشوری ایجاد نهادهایی است که در فرایند شکل گیری کسب و کارهای کارآفرینی می توانند نقش داشته باشند و این یکی از اشکالات عمده ماست که نتوانستیم این کار انجام بدهیم.

موازی کاری دستگاه های اجرایی و نبود مرکزیت تصمیم گیری هم از عواملی است که موجب عدم رشد کسب و کارها در ایران شده است.

ما در کشور خیلی بها به کارآفرینی نمی دهیم و یا کارآفرینی را خیلی بد در نهادهای کشور جا انداختیم. فرض بفرمایید که مثلاً شما با پس اندازتان یک کسب و کار معمولی راه اندازی می کنید مثلا شروع می کنید به پرورش 10 تا بوقلمون؛ این تعریف کسب و کار کارآفرینانه در ایران است در صورتی که کسب و کارهای کارآفرینی پایدار الان به دنبال این هستند که اتصال اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی را شکل دهند. در کنار اینها، اولویت های ما در اقتصاد و سرمایه گذاری هم مشخص نیست که دقیقا چی هست.

یکی از نقاط ضعف ما این است که سلیقه ای با قانون برخورد می‌کنیم من اعتقاد بر این دارم نباید در حوزه کسب و کارها یک نقشه کلی داشته باشیم. الان به عنوان مثال برای سیستان و بلوچستان همان نقشه را اجرا می کنیم که در استان تهران پیاده می کنیم یا همان نقشه راه را در آذربایجان غربی می‌خواهیم پیاده کنیم.

اینگونه اقدامات اصلا جوابگو نیست. ما باید مطالعات منطقه‌ای داشته باشیم باید بتوانیم کشور را به چند منطقه مشخص تبدیل کنیم و بعد بر اساس موقعیت منطقه و آمایش سرزمینی و اقلیم هر منطقه برنامه داشته باشیم. سازمان برنامه بودجه دفتر آمایش سرزمین دارد اما گزارش های آن هیچ جایی استفاده نمی‌شود.

  • اتریش با ۶ میلیون جمعیت نه نفت دارد و نه منبع دیگری؛ این کشور موفق شد در صنعت قطعه سازی ۶۰ میلیارد دلار درآمد ایجاد کند ما در کدام صنعت توانستیم این کار را انجام دهیم؟!

  • امارات سیاست‌های مالی‌ خود را با سیاست‌های بانکی دنیا منطبق کرده است

  •  از لحاظ تولید میوه جات باغی پنجمین کشور دنیا هستیم اما از لحاظ صادرات بیست و چهارم دنیا هستیم!

  • مشکل این است که مسئله محور نیستیم یعنی وزارت علوم کار خودش را انجام می دهد صنعت کار خودش انجام می‌دهد حلقه واسطی بینشان نیست.

یک نکته دیگر اینکه توجه نمی‌کنیم که چه مزیت‌های نسبی در کشور داریم و چه مزیت‌های نسبی را می توانیم کامل کنیم و در چه چیزهایی مزیت نسبی نداریم و اصلا نباید آن را دنبال کنیم. یعنی ما در همه چیز میخواهیم رشد کنیم؛ این غلط است.

من مثالی برای شما میزنم کشور اتریش حدود ۶ میلیون نفر جمعیت دارد این کشور نه نفت داره و نه منبع دیگری دارد این کشور در صنعت داروسازی و قطعه سازی خودرو که مزیت نسبی بسیار بالایی دارد سرمایه گذاری کرده است و موفق شد در صنعت قطعه سازی ۶۰ میلیارد دلار درآمد ایجاد کند. ما در کدام صنعت توانستیم این کار را انجام دهیم؟

موضوع دیگر اینکه برخی کشورهای همسایه مثل امارات برای خود ماموریت تعریف کردند که تبدیل به جزیره ثبات اقتصادی در منطقه شوند یعنی در حقیقت با جذب سرمایه‌گذاری سنگین از اروپا و آمریکا بستری را برای تولید فراهم می کنند. در حقیقت الان امارات توسط سرمایه گذاران سایر کشورها اداره می شود.

حتی از کشور ما هم دارند شرکت ها مهاجرت می کنند به امارات. در سال گذشته متاسفانه بالغ بر ۱۳۰ تا استارتاپ به شهرک شهر هوشمند امارات مهاجرت کردند و در آنجا اعتبارات مالی خیلی خوبی به این شرکت های استارتاپ داده می شود.

ویتنام از جهت درگیر بودن در جنگ نیز شبیه ایران است؛ ولی الان می بینیم ویتنام توانسته جذب سرمایه گذاری بالای 16 میلیارد دلاری داشته باشد.

ویتنام در چند صنعت قطعه سازی خودرو، کفش، صنعت الکترونیک و دیجیتال در حال رشد شدید است. به نظر شما علت این اتفاقات در کشوری مثل ویتنام چیست؛ آیا جز این است که سیاست‌ها بر اساس نیازهای موجود در این کشور نوشته شده است. در حقیقت دولت خودش را مصمم به اجرای این سیاست ها می داند.

در ایران متاسفانه هیچکس خودش را مسئول پیاده سازی سیاست ها نمی داند. یکی از مشکلات دیگری که ما در ایران داریم این است که دنبال کارهایی هستیم که زود جواب بدهد و آمار بدهیم. متاسفانه اکثر دولت ها از ترس اینکه مبادا بگویند چه کار کردیم چه کار نکردیم دنبال کارهای زود بازده هستند.

باید بپذیریم اکوسیستم کارآفرینی مانند یک نهال است که باید رسیدگی شود و چندین سال طول می کشد تا به ثمر برسد.

صنعت مالی: اشاره به  برنامه و سیاست ها کردید که به اندازه کافی داریم و در بخش اجرا دولت‌ها و مجریان این سیاست‌ها را به مرحله اجرا در نیاوردند یعنی اگر جذب سرمایه هم داشته باشیم تا زمانی که مشکل اجرا حل نشود در واقع کار موثری انجام نخواهد گرفت؟

طالبی: دقیقا، سیاست ها و برنامه ها مثل یک زمین است که برنامه هایی برای تولید محصول دارد ولی شخم در آن زده نمی‌شود خوب با این وصف کاری صورت نخواهد گرفت. پس حلقه مفقوده اینجا است که علت اجرا نشدن سیاست ها در کشور متوجه دولت ها و مجریان است. من احساس میکنم خیلی دچار شعارزدگی شدیم.

اجرای برنامه ها نیاز به روحیه جهادی دارد ببینید همین روحیه جهادی بود که ما در بدترین شرایط در زمان جنگ و در فاو و مجنون پل زدیم کلی شهید هم دادیم یک کار کاملا مهندسی که برای اولین بار در دنیا زده شد چون هدف داشتیم.

صنعت مالی: کشورهای موفق در کارآفرینی چه اقداماتی انجام دادند که به این نتایج دست یافتند؟

طالبی: کشورهایی مثل امارات وقتی می خواهند به اتصال جهانی وصل شوند سیاست‌های مالی‌ خودشان را کاملاً با سیاست‌های مالی و بانکی دنیا منطبق می کنند.

اولین کارشان این است که ایجاد اعتماد می کنند تا بانک‌های خارجی بیایند در این کشورها شعبه بزنند دومین کارشان این است که قوانین گمرکی و تشویق سرمایه گذاری وضع می کنند.

من خاطرم هست یکی از کارآفرینان می گفت برای بحث کشیدن گاز به یک شهرک برای تولید شیشه و کریستال ۷ سال پیگیری کردم تا موفق شدم یک خط لوله گاز بکشم؛ همین آدم می‌گفت رفتم در بندر جبل‌علی امارات با وامی که از بانک توسعه اسلامی گرفته بودم کسب و کارم را راه اندازی کردم و نیاز به نوع خاصی گاز بوتان داشتم می گفت آنها به من گفتند به چی نیاز دارید ما برای شما فراهم کنیم.

خوب شما ببینید یک ایرانی که تازه 65 درصد از نیروهای خودش را از ایران برده است رفته آنجا سرمایه گذاری کرده بخاطر چی بخاطر اینکه می خواست محصول تولیدی اش از امارات صادر شود این یعنی امارات توانسته در سرمایه گذاری چنان مشهور شود به طوریکه تولیدکننده می خواهد کالایش با برند امارات صادر شود.

ما باید بیاییم شرکت های دانش بنیان و استارتاپ ها را شناسایی کنیم و به اینها بگوییم شما تابع قوانین مناطق آزاد تجاری هستید اگر وسط تهران هم هستید قانون منطقه آزاد تجاری برای شما حاکم است این کمترین تسهیلات برای این شرکت های نوآور است.

صنعت مالی: آیا بانک های ما از کسب و کارها به اندازه کافی حمایت می کنند؟

طالبی: بانک‌ها در دنیا اینوستمنت هستند یعنی سرمایه گذاری. بانک‌های ما مثل قرن هجدهم انگلستان مرچنت هستند انگار یک سری در بانک ها نشستند و تسهیلات می دهند و سود می گیرند و فقط هم به سودشان فکر می کنند.

الان بیشتر بانک‌های ما برای دادن یک وام انواع ضمانت نامه را از کارآفرین می‌خواهند آخرش هم می گویند شرکت شما کوچک است ما به شما وام نمی دهیم. بانک های ما در مورد سرمایه گذاری مخاطره آمیز اصلا چیزی نمی دانند.

بانک های دنیا به چند مدل تقسیم می شوند یک سری بانک‌هایی هستند که صرفاً در معاملات روز شرکت می‌کنند. اما برخی بانک ها هستند که با اعتباری که بانک مرکزی کشور به این بانک ها می دهد موظف هستند کسب و کارها را پوشش دهند.

موارد دیگری غیر از بانک ها هم داریم مثل کسب و کار فرشتگان یا بیزینس انجل که سرمایه اولیه یک بیزینس را پرداخت میکنند و بعد از اینکه کسب و کار به ثمر نشست و رشد کرد سرمایه اولیه پرداخت شده را پس می گیرند. یعنی هر موقع شرکت به سوددهی رسید اینکار را انجام می دهند. متاسفانه قوانین بانکداری ما مربوط به سال ۱۳۵۴ است و در این سالها تغییری نکرده است.

وضعیت بانک های خصوصی ما هم چندان تعریفی ندارد. بانک مرکزی در ایران از بانک ها می خواهد تا افزایش سرمایه داشته باشند بانک هم به جای تولید و حمایت از کسب و کارها شروع می کنند به بنگاهداری. بانک می آید ساختمان کلنگی در یک نقطه از شهر میخرد بعد آن را تبدیل به پاساژ می کند و آن را میلیاردها تومان می فروشد.

الان بانکها چطور 25 تا 30 درصد سود به سپرده های می دهند آیا با حمایت از کسب و کارها می توانند این سود را پرداخت کنند؟ خیر؛ با همین کارهای شبه بانکداری و دلالی در بازارهای مختلف است که می توانند سودهای کلان بدهند.

صنعت مالی: به نظر می آید ارتباط موثری بین صنعت، دانشگاه و مراکز علمی ایران وجود ندارد؟

طالبی: بله، زمانی این اتفاق می افتد که صنعت و بازار احساس کنند دانشگاه می تواند نیاز او را رفع کند. من چند دانشجو داشتم که در خارج از کشور وقتی باهاشون صحبت کردم می گفتند استاد راهنمای ما گرنت پژوهشی از یک شرکتی گرفته است و به ما گفته که اگر میخواهید کاری بکنید من اسکالرشیپ (بورسیه) میدهم و هزینه های شما را هم پوشش می دهم اما باید این پروژه را انجام بدهید. بعداً مشخص شد آن استاد با یک صنعتی قرارداد بسته برای اینکه مشکل آن ها را حل کند میاید قراردادی را با یک شرکت می بندد و با چند دانشجوی پی اچ دی روی پروژه کار می کنند.

هم صنعت آن کشور از علم اینها استفاده می کند و هم ۱۰۰ برابر پولی که پرداخت شده به استاد و دانشجویان برگردانده می‌شود و هم دانشگاه منتفع می شود هم دانشجو پرورش پیدا می‌کند و هم صنعت رشد می کند.

رابطه صنعت و دانشگاه باید مسئله محور باشد مثلا در هندوستان سیلابس های درسی دانشکده های کشاورزی مناطق کم آب هند با دانشکده‌های کشاورزی مناطق پرآب تفاوت می‌کند.

کشاورزی هند به جایی رسیده است که ۲۵ درصد درآمد ناخالص ملی هند از محل صادرات محصولات کشاورزی است. هند دومین صادر کننده برنج در دنیاست. همه اینها نتیجه نزدیکی دانشگاه و صنعت است.

در حالیکه در ایران از لحاظ درصد تولید میوه جات باغی، پنجمین کشور دنیا هستیم اما از لحاظ صادرات محصولات باغی در رتبه بیست و چهارم جهان هستیم.

مشکلمان این است که مسئله محور نیستیم یعنی وزارت علوم کار خودش را انجام می دهد صنعت کار خودش انجام میدهد حلقه ی واسطی بینشان نیست که این دو را به هم وصل کند.

صنعت مالی: ارزیابی شما از برنامه ها و اقدامات تیم اقتصادی دولت چهاردهم چیست؟

طالبی: در این دوره سه ماهه دولت صورت مسئله‌ها را استخراج کرده است. البته اقدام خاصی هم در این مدت ندیدیم و به نظر من مسائل کشور ارتباط چندانی به خارج از کشور ندارد.

در حوزه بین الملل به نظر من اتکا زیاد ایران به چین و روسیه خوب نیست ما باید به فکر بازارهای منطقه ای باشیم. ایران نیاز دارد به اینکه به بیزینس های داخلی و استارت ها و شرکت‌های دانش بنیان  توجه نشان دهد.

مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمی‌شوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ عنوان پذیرفته نمی‌شوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *