به گزارش صنعت مالی، ارزیابی «کیفیت» گزارشهای مالی فراتر از تأیید صحت محاسباتی است؛ بلکه شامل ابعاد حیاتی چون افشای کافی، شفافیت، قابلیت اتکا، قابل مقایسه بودن و به موقع بودن اطلاعات میشود. در ادامه به بررسی دقیق این ابعاد کیفی در گزارشهای ماهانه و صورتهای مالی شرکتها در کدال میپردازیم:
الف) ابعاد کیفی در گزارشهای ماهانه: بین افشای ضروری و ابهام پنهان
گزارشهای ماهانه با هدف ارائهی تصویری سریع از عملکرد فروش و تولید منتشر میشوند، اما اغلب در تحقق کامل این هدف، چالشهایی را بروز میدهند:
- ناکارآمدی در افشای تفکیکی اطلاعات تولید و فروش: بسیاری از شرکتها، به خصوص آنهایی که فعالیتهای متنوعی دارند، تنها به ارقام تجمیعی بسنده میکنند. این نقص در تفکیک محصول، بازار یا منطقه، تحلیل دقیق سهم هر بخش در رشد یا افت عملکرد را از میان برمیدارد و مانع از شناخت دقیق عوامل محرک عملیاتی میشود.
- عدم شفافیت در مبانی قیمتگذاری و تأثیرگذاری عوامل خارجی: شیوه قیمتگذاری محصولات، اعم از داخلی یا صادراتی و نیز تأثیر نوسانات ارزی یا قیمتهای جهانی بر آنها، به ندرت به وضوح در این گزارشها منعکس میشود.
این کمبود شفافیت، ارزیابی دقیق از پایداری درآمدها و پیشبینیهای آتی را دشوار میسازد و تحلیلگر را در مواجهه با ابهام رها میکند.
- تناقض با ظرفیتهای عملیاتی و اخبار عمومی: گاهی اوقات ارقام تولید یا فروش اعلامی با ظرفیت اسمی شرکت یا رویدادهای عملیاتی مهمی که از طریق سایر مجاری اطلاعرسانی شدهاند، همخوانی ندارد.
این ناهماهنگی میتواند نشانهای از مسائل پنهان در زنجیره تولید، مشکلات عرضه یا تقاضا، یا عدم دقت در فرآیند گزارشدهی باشد.
- عدم همسویی با شناخت حسابداری پایان دوره: گزارشهای ماهانه بر مبنای شناخت اولیه درآمد و هزینه تنظیم میشوند و ممکن است با تعدیلات پایان دورههای فصلی یا سالانه (ناشی از تسویههای مالی، برگشت از فروش یا تخصیص دقیق هزینهها) تفاوتهای قابل توجهی داشته باشند. این ناهماهنگی میتواند به برداشتهای نادرست از عملکرد مستمر شرکت منجر شود.
- ناپایداری در ارائه اطلاعات تجمعی و اصلاحات مکرر: در مواردی، ارقام تجمعی گزارششده برای دورههای گذشته در گزارشهای ماهانهی جدید، با آنچه قبلاً اعلام شده بود، تفاوت میکند. این اصلاحات مکرر، هرچند ممکن است به دلیل کشف خطاهای جزئی باشد، اما اعتماد به پایداری و دقت دادهها را تضعیف میکند و تحلیل روندها را با چالش مواجه میسازد.
ب) ابعاد کیفی در صورتهای مالی (میاندورهای و سالانه): عمق و ابهامات پنهان
صورتهای مالی کامل، همراه با یادداشتهای پیوست، باید جامعترین تصویر را از وضعیت مالی و عملکرد شرکت ارائه دهند. اما در اینجا نیز ابعاد کیفی متعددی نیازمند بررسی دقیقتر هستند:
- نارسایی یادداشتهای همراه در افشای کامل و ماهوی: یادداشتهای همراه، کلید فهم عمق صورتهای مالی هستند. اما بسیاری از این یادداشتها، به جای ارائه جزئیات خاص و ماهوی مربوط به شرکت، به کلیگوییهای استاندارد و اطلاعات ناکافی بسنده میکنند. این نقص میتواند شامل عدم تفکیک دقیق مطالبات مشکوکالوصول، جزئیات کامل هزینههای عملیاتی یا توضیحات مبهم پیرامون رویدادهای با اهمیت باشد. افشای ناکافی میتواند به پنهانکاری اطلاعات حیاتی منجر شود و ارزیابی ریسکها یا فرصتهای واقعی را دشوار سازد.
- چالشهای ارزشگذاری داراییها در محیط تورمی: در اقتصادهای با تورم بالا، ارزش دفتری داراییهای ثابت (مانند املاک و تجهیزات) در ترازنامه به دلیل استفاده از ارزش تاریخی، از ارزش جاری آنها فاصله میگیرد. این امر، حتی با وجود امکان تجدید ارزیابی، اغلب منجر به عدم انعکاس صحیح ارزش واقعی داراییها و در نتیجه تحریف نسبتهای مالی مبتنی بر داراییها میشود.
- ابهام در بکارگیری رویههای حسابداری خاص و احتمال مدیریت سود: برخی شرکتها از رویههای حسابداری پیچیده یا تفسیرهای خاصی از استانداردها بهره میبرند که ممکن است شفافیت کافی در نحوه شناسایی درآمدها و هزینهها نداشته باشد. این مسئله میتواند زمینه را برای «مدیریت سود» فراهم کند؛ جایی که شرکتها برای دستیابی به اهداف خاص (مانند حفظ سودآوری یا رسیدن به پیشبینیهای تحلیلگران)، از روشهای حسابداری برای تعدیل ارقام سود استفاده میکنند. این رویکرد به طور جدی به قابلیت اتکا و بیطرفی اطلاعات مالی آسیب میرساند.
- اهمیت نهفته در گزارش حسابرس مستقل و بندهای خاص: تنها “اظهارنظر مقبول” حسابرس کافی نیست. بسیاری از گزارشهای حسابرسی حاوی “بندهای تأکید بر مطلب خاص” یا “بندهای شرط” هستند که به ابهامات مهم، عدم قطعیتها، یا نقص در اطلاعات شرکت اشاره دارند. نادیده گرفتن این بندها به معنای نادیده گرفتن هشدارهای حیاتی درباره کیفیت و قابلیت اتکای صورتهای مالی است. عدم شفافیت شرکت در رفع این ابهامات میتواند وضعیت مالی را در هالهای از ابهام نگه دارد.
- کیفیت پایین صورت جریانهای نقدی و تحلیل نقدینگی: صورت جریانهای نقدی، حیاتیترین ابزار برای درک وضعیت نقدینگی و توانایی شرکت در تولید و مدیریت جریانهای نقدی است. اما در بسیاری از گزارشها، این صورت فاقد جزئیات کافی در مورد منشاء و مصارف نقدینگی عملیاتی، سرمایهگذاری و تأمین مالی است. این کمبود جزئیات، توانایی تحلیلگر را در ارزیابی پایداری نقدینگی و ظرفیت شرکت برای بازپرداخت دیون به شدت محدود میکند.
کیفیت گزارشهای ماهانه و صورتهای مالی در کدال طیف وسیعی را در بر میگیرد. در حالی که دادههای پایه ارائه میشوند، چالش اصلی در عمق، جزئیات، شفافیت و قابلیت اتکای اطلاعات نهفته است.
برای ارزیابی دقیق، تحلیلگران و سرمایهگذاران باید فراتر از ارقام کلی بروند، یادداشتهای همراه را موشکافانه بررسی کنند، به جزئیات گزارش حسابرس توجه ویژه داشته باشند و همچنین ناهماهنگیها بین گزارشهای ماهانه و صورتهای مالی کامل را رصد کنند. تنها با این رویکرد تحلیلی دقیق، میتوان به درک واقعی از وضعیت مالی و عملیاتی شرکتها دست یافت و تصمیمات سرمایهگذاری آگاهانهتری اتخاذ کرد.